زود تر از همه ، مارتین هایدگر بود که، این تخم لق را شکست که دوران فلسفه ، پایان یافته است ! البته این پایان ، از جنس آن پایانی نبود که مارکس بگونه ای دیگر آنرا مطرح ساخت . مارکس گفت کار ویژه فلسفه از این پس تفسیر جهان نخواهد بود ، بلکه دست بکارِ تغییرِ جهان خواهد شد . همین تلقی مارکس ، برچسب ایدئولوژیک بودن را بر سینه او نشاند ؛ بویژه آنکه بر بنیاد این نگرش ، همه چیز از فلسفه گرفته تا هنر و اخلاق در خدمت سیاست مارکسیستی در می آمد .
ادامه مطلب ...در سنت فلسفی مسلمانان، نظریه مبناگروی، مقبولیت عام یافته است و گزارههای بدیهی را به عنوان مبنای تمام معارف پذیرفتهاند. در این نوشتار، به ایضاح مفهوم بداهت، نزد اندیشمندان مسلمان و نیز ملاک آن در مفاهیم و گزارهها پرداخته و در نهایت به اقسام بدیهیات اشاره میکنیم.
ادامه مطلب ...یکی ازاصلی ترین و اساسی ترین موضوعات در انسان شناسی مسئله معرفت انسان است .
سٶالات و چالشهای زیادی در این بحث مطرح هستند ٬ از جمله اینکه آیا اساسا انسان توانایی کسب معرفت دارد ؟ اگر انسان توانایی کسب معرفت را دارد از چه طریقی و به چه نحوی معرفت برای او حاصل می شود ؟ آیا چیزی تحت عنوان فطرت وجود دارد ؟ و سٶالات بسیار زیادی از این دست .
For a long time Islamic philosophy was under a cloud of doubt and uncertainty. Some people denied its existence while others affirmed it. This uncertainty continued all through the nineteenth century
ادامه مطلب ...ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...